English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8547 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sabot U کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
grommet U حلقه ثبات لوله ورم تمرکز گلوله
nonrigidity U عدم ثبات مسیر گلوله
nonrigidity U عدم ثبات گلوله در مسیر
ogive U ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
base of trajectory U تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
keyholing U رقص و جست و خیز گلوله درروی مسیر عدم ثبات مسیرگلوله
trajectory scorer U وسیله ارزیابی دقت و صحت مسیر سهمی گلوله
velocity jump U جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
maximum ordinate U حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
rotating band U کمربند گلوله
bourrelet U روپوش کمربند گلوله
rotating band U کمربند مسی گلوله
cannelure U شیار استقرار روکش گلوله ثاقب
cannelure U شیار استقرار پوکه روی گلوله
grommet U حلقه روپوش کمربند گلوله
bourrelet U ورم تمرکز گلوله
muzzle burst U ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
ballistics of penetration U شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
trends U مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
misses U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
trend U مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
miss U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
missed U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
sensing U تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
trajectories U مسیر گلوله
trajectory U مسیر گلوله
trajectories U منحنی مسیر گلوله
trajectory U منحنی مسیر گلوله
ballistic U منحنی مسیر گلوله
clue U گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
frangible bullet U گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
fire ball U گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
clues U گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
terminal velocity U سرعت گلوله داخل لوله
ramming U راندن گلوله به داخل لوله
descending branch U شاخه نزولی مسیر گلوله
plane of departure U سطح قائم مسیر گلوله
muzzle energy U نیروی یک گلوله در موقع خروج از لوله
stabilizing fin U پرههای متعادل کننده گلوله در مسیر
flat trajectory U سهم تیرکشیده مسیر کشیده گلوله
muzzle velocity U سرعت گلوله هنگام خارج شدن از لوله
grazing point U نقطهای که مسیر گلوله به مانع برخورد میکند
remaining velocity U سرعت گلوله در نقاط مختلف مسیر حرکت
stabilization U برقرار کردن تعادل یاثبات گلوله در مسیر
angle of arrival U زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
lead collision course U مسیر تصادم گلوله با هدف خط تصادم گلوله با هدف
level point U سطح دریا نقطه هم افق مسیر سهمی گلوله
trajectory shift U انحراف مسیر سهمی گلوله ازمسیر استانداد بالیستیکی
summits U حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
summit U حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
splinterproof U ضدبسکهای گلوله ضد قطعات گلوله
dud U منفجرنشدن گلوله گلوله ناپیدا
point of fall U نقطه فرود گلوله به زمین به طور فرضی که با دهانه لوله در یک افق قرار دارد
bombardment U گلوله باران کردن تک به هدف به وسیله اتش هوایی یا توپخانه
bombardments U گلوله باران کردن تک به هدف به وسیله اتش هوایی یا توپخانه
positioning band U حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
nuclear stalemate U گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
subcaliber U لوله جوفی
square base U کف گلوله یا قسمت ته گلوله
subcaliber range U میدان تیر لوله جوفی
side spray U بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
setting ring U حلقه استقرار یا ثبات
drift U انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifted U انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifting U انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifts U انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
surface of rupture U سطح شکافته شده به وسیله گلوله منفجر شده سطح شکافت
gun post U سوراخ محل استقرار لوله توپ
line shot U گلوله در خط
cannon proof U ضد گلوله
cartridge U گلوله
rounds U گلوله ها
bullet-proof U ضد گلوله
pellet U گلوله
gunshot U گلوله
gunshots U گلوله
bullet گلوله
clue U گلوله نخ
projectile U گلوله
clues U گلوله نخ
cartridges U گلوله
shot U گلوله
ball U گلوله
globe U گلوله
glomerule U گلوله رگ
shots U گلوله
bullets U گلوله
globes U گلوله
roundest U گلوله
round U گلوله
shell proof U ضد گلوله
fire ball U گلوله
leads U شاقول گلوله
projectile flat U سکوی گلوله
graupel U گلوله برف
loading tray U سینی پر کن گلوله
ballistic trajectory U خط سیربالیستیکی گلوله
base fuze U ماسوره ته گلوله
snowballs U گلوله برف
base spray U بسکهای ته گلوله
globus hystericus U گلوله هیستریایی
blank cartridge U فشنگ بی گلوله
fragments U بسک گلوله
blobs U گلوله حباب
blob U گلوله حباب
lead U شاقول گلوله
gunshot wound U زخم گلوله
piercing shell U گلوله ثاقب
shafts U خدنگ گلوله
shaft U خدنگ گلوله
star shell U گلوله منور
star shell U گلوله نورافشان
gun stone U گلوله توپ
gun shot U گلوله توپ
marbles U گلوله شیشهای
snowballing U گلوله برف
cartouch U گلوله توپ
shoots U برد گلوله
shoots U گلوله زدن
shoot U برد گلوله
shoot U گلوله زدن
cartouche U گلوله توپ
snow ball U گلوله برف
smoke round U گلوله دودانگیز
smoke projectile U گلوله دودانگیز
cease loading U گلوله را پرنکنید
canon ball U گلوله توپ
cannonball U گلوله توپ
cannon shot U گلوله توپ
gilding metal U روکش گلوله
live round U گلوله جنگی
marble U گلوله شیشهای
snowballed U گلوله برف
gas shell U گلوله دودانگیز
snowball U گلوله برف
bulletproof U ضد یا مانع گلوله
burst center U مرکز گلوله
can , not observe U گلوله ناپیدا
cannon proof U ضد گلوله توپ
deliveries U پرتاب گلوله
lost U گلوله ناپیدا
ball U گلوله کردن
slug U گلوله بی شکل
blank catridge U گلوله سلام
slugged U گلوله بی شکل
impacts U اصابت گلوله
impact U اصابت گلوله
hitting U اصابت گلوله
hits U اصابت گلوله
hit U اصابت گلوله
gunshot U زخم گلوله
ball U گلوله توپ
beehive U گلوله ضد نفر
beehives U گلوله ضد نفر
plumb U گلوله سربی
trial shot U گلوله ازمایشی
tracer shell U گلوله رسام
to toll up U گلوله شدن
to round up U گلوله کردن
bullet-proof U پاد گلوله
rotund U گلوله وار
equivalent service rounds U گلوله معادل
bullet-proof U ضد گلوله کردن
trajectory U خط سیر گلوله
gunshots U زخم گلوله
slugs U گلوله بی شکل
bullet گلوله تفنگ
bombardment U گلوله باران
number of rounds U تعداد گلوله ها
bullets U گلوله فشنگ
sugarplum U گلوله نبات
ditto U گلوله در راه
cannon ball U گلوله توپ
cannon balls U گلوله توپ
ounce of lead U گلوله سربی
illuminating shell U گلوله منور
starshell U گلوله منور
illumination round U گلوله منور
shells U گلوله توپ
drill ammunition U گلوله مشقی
bullet گلوله فشنگ
fireball U گلوله انفجاری
fireballs U گلوله انفجاری
shelling U گلوله توپ
shell U گلوله توپ
bombardments U گلوله باران
bullets U گلوله تفنگ
incendiary U گلوله اتش زا
fragment U بسک گلوله
delivery U فروریختن گلوله
shell fragments U قطعات گلوله
shell room U انبار گلوله
missile U گلوله موشک
buckshot U گلوله سربی
single shot U گلوله منفرد
bombarding U گلوله باران
delivery U پرتاب گلوله
plumb bob U گلوله شاقول
plummets U گلوله سربی
shrapnel shell U گلوله انفجاری
Recent search history Forum search
1سلام دوستان . یک سوال داشتم.در عبارتی که نوشتم از کجا باید بفهمیم که کلمه طراحی به کل جمله برمی‌گردد یا فقط به piping
1whatever vehicle you drive all its handling characteristics are affected by the load you carry including passengers
1An evaluation is an assessment, as systematic and impartial as possible, of a project, program or policy. It focuses on expected and achieved accomplishments
4express, overexpression
4express, overexpression
4express, overexpression
4express, overexpression
1بدین وسیله از شما صمیمانه دعوت به عمل می آید، تا در برنامه ی که به مناسبت سپاس گذاری و قدر شناسی از مساعدت های مالی کشور جاپان، که از جانب اداره محلی بامیان برنامه ریزی گردیده است، شرکت ورزیده ممنون
1 no!i am not,repeat not,going back to my father to ask for money
1i carried her the rest of the way
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com